همگرایی و واگرایی فلسفة تحلیلی و بنیانگذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده
چکیده مقاله:
فلسفة تحلیلی از زبان آغاز میکند و بهسبب خصلت همگانی و عامّ زبان و یا ویژگی بینالاذهانیاش، پاسخگوی مسائلی چون سولیپسیزم، فرد دیگر، اگوی محض و تجربی و غیره نیست و نیازی به توضیح و تبیین آنها ندارد، لکن پدیدارشناسی با چنین پرسشهایی روبرو است و باید برای آنها توجیهی مناسب ارائه کند. برای نمونه، پدیدارشناسی هوسرل همیشه به سولیپسیزم متّهم شده است؛ و بهطور خاص، ویتگنشتاین تلاش میکند که سولیپسیزم را نقد کند تا عجز پدیدارشناسی را نشان دهد. همچنین وی سعی میکند که زبان و تجربة خصوصی را انکار کند تا بدین وسیله نشان دهد که معنی کلمات یا عبارات را باید در کاربرد آنها جستجو کرد. ما در این مقاله میکوشیم، ضمن دفع اتّهام سولیپسیزم از پدیدارشناسی، نشان دهیم که انکار تجربة خصوصی محال است و بههمین دلیل، این ادّعا که معنی در کاربرد عبارت و کلمه است، از جامعیت مطلق برخوردار نیست. در مقالة حاضر، وظیفة اساسی ما این است که بنیاد زبان را در پدیدارشناسی جستجو کنیم، بنابراین، نخست از رهگذر نقد نظر دکارت، یعنی از رهگذر نفی و طرد سوبژکتیویتة محض و تهی، قصدیت را به عنوان تضایف سیلان سوبژکتیویتة محض با نظام منظّمِ اعیاناش (اعیان بهعنوان زیست جهانِ محیطی و شهودی) توصیف و تبیین میکنیم. سپس، بر اساس این تضایف، زبان را بهعنوان گشودگی نظامها و میدانهای اعیان دادهشده در شهود، یا به دیگر سخن، بهعنوان گشودگی جهان محیطی، توصیف خواهیم کرد. منظور این است که عبارتها، نامها و گزارههای زبانی، جنبههای مختلف و دقایق عین یا یک نظام عینی را بازنمایی میکنند. در حقیقت، ارجاع زبان به اعیان به واسطة دادهشدن اعیان در شهود است. ارجاع نامها و عبارتهای زبانی به اعیان، اصالت خود را از دادهشدن اعیان در شهود میگیرد. یاکو هینتیکا[1] میان اعیان قصدی شهودی و جهانهای ممکن، گونهای توازی دید. بدینسان، چنین توازیای میتواند میان اعمال قصدی و بازیهای زبانی ملاحظه شود. ادّعای فلسفة تحلیلی درباب ارجاع معنا به عین، زمانی به چالش میافتد که آشکار شود ارجاع دو عبارت که معانی متفاوتی دارند به یک عین، با مبانی این فلسفه قابل توجیه نیست. وانگهی، شرطهای حقیقی نمیتواند تحلیلی بودن چند عبارت را توضیح دهد. [1]. Jaakko Hintikka
منابع مشابه
هم گرایی و واگرایی فلسفة تحلیلی و بنیان گذاری آن در پدیدارشناسی هوسرل
فلسفة تحلیلی از زبان آغاز می کند و به سبب خصلت همگانی و عامّ زبان و یا ویژگی بین الاذهانی اش، پاسخگوی مسائلی چون سولیپسیزم، فرد دیگر، اگوی محض و تجربی و غیره نیست و نیازی به توضیح و تبیین آن ها ندارد، لکن پدیدارشناسی با چنین پرسش هایی روبرو است و باید برای آن ها توجیهی مناسب ارائه کند. برای نمونه، پدیدارشناسی هوسرل همیشه به سولیپسیزم متّهم شده است؛ و به طور خاص، ویتگنشتاین تلاش می کند که سولیپسیز...
متن کامل«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس
در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی میشود که سوژه را در معرض تجربه قرار میدهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویک...
متن کاملمعرفتشناسی عشق در عرفان مولوی تحلیلی در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی
از نگاه فلسفی، بررسی معرفت عاطفی و به تع آن معرفت عرفانی که مبتنی بر عشق به خداست، چندان در سنت فلسفی غرب جایگاه شایستهای نداشته است. مطابق دیدگاه حاکم بر این سنت، عواطف و احساسات ارتباط چندانی با دستیابیهای عالی به معرفتِ «محض» ندارند. در این رویکرد، معرفت به منزلۀ «بسندگی یا تطابق حداکثری» میان «بازنمود ذهنی» و برخی «ذوات» در جهان خارج از ذهن فهمیده میشود؛ یعنی برخلاف «زبان» و «دادههای حسی...
متن کاملDegenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers
In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...
متن کاملپدیدارشناسی تکوینی هوسرل و روش آن
در سالهای اخیر با مطالعه آثار منتشر نشده هوسرل، بسیاری از مفسران بدین باور رسیده اند که تحوّلی جدی در روش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل رخ داده است که بنا به دلایل گوناگون از نظر مفسران متقدم پنهان مانده است. امروزه اعتقاد بر این است که از حدود سال 1916 به بعد روش پدیدارشناسی هوسرل که تا قبل از این تاریخ روشی ایستمند بود، تبدیل به روشی تکوینی می شود. به موجب همین تغییر روش که البته در نگاه خود هوسر...
منابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 40 شماره 1
صفحات 27- 53
تاریخ انتشار 2012-08-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023